بی توجهی مدنی در زندگی شهری

همه‌ی ما بی آنکه متوجه باشیم ، نوعی “بی‌توجهی” را در جامعه اجرا میکنیم!

بهتراست به شش ماه قبل برگردیم، وقتی که برای دانشگاه به مشهد آمدم، همیشه رفتار های جدید برایم‌ جذاب بودند، حالا در یک شهر جدید با رفتارهایی متفاوت هستم.

اوایل وقتی در اتوبوس، مترو یا هر جای دیگری احساس تنهایی میکردم، لازم میدانستم با اطرافیانم معاشرت کنم. این روش به من کمک میکرد احساس پذیرش بیشتری از جامعه را تجربه کنم تا بهتر و بیشتر از بودن در آن شهر لذت ببرم. اما بر خلاف انتظارم اصلا چنین اتفاقی نمی‌ افتاد… نمیدانم اسمش بی توجهی، کم محلی ، بی حوصلگی یا هر چیزی شبیه این هست یا نه …

اما حالا متوجه این رفتارشان شدم …

وقتی در کلاس جامعه شناسی شهری دانشگاه، از رویکرد های سیاسی و اقتصادی شهرنشینی و نابرابری قدرت و حاکمیت اقتصادی بگذریم تازه مفهوم جامعه‌شناسی شهری خودش را نشان میدهد. آنجایی که رویکرد جامعه شناسی از شهر به مثابه یک واقعیت انسان ساخت نام میبرد که روابط درونی آنها پدیدآورندگان خرده فرهنگ های بیشماری در زندگی ما شهرنشین ها هستند. فرهنگ هایی که ما شهری‌ها را با آنها میتوان شناخت

گافمن (جامعه شناس) در تجربه مشابه تصمیم گرفت زندگی روستایی را رها کند و از غرب ویرجینیا به دانشگاه بوستون برود و هدفش هم این بود که بتواند دنیا را ببیند. اما وقتی در بین مردم شهر میرفت، از رفتار مردم تعجب میکرد که پاسخ لبخند هایش صرفا نگاهی کوتاه بود. این داستان ادامه پیدا کرد تا از مفهومی به عنوان “بی‌توجهی مدنی” نام برد. حتما همه ما شاهد این بی توجهی بوده ایم و حتی آن را اجرا کردیم.

انسان‌ها بسته به مکان و زمان محل زندگیشان رفتار های مختلفی دارند و البته مطمئنم شما هم تجربه مشابه من و گافمن را حتی در یک شهر کوچک تر هم داشته اید. هزاران نفر هر روزه در کوچه و خیابان، اتوبوس و مترو بازیگران این رفتار هستند. افرادی که نگاهی گذرا را رد‌ و بدل میکنند و از ترس دیدن یکدیگر، چشمانشان را برمیگردانند.‌

این بی‌توجهی ابزاری برای ایجاد زندگی شخصی‌تر و حریم خصوصی بهتر و البته لازمه زندگی شهری میشود. شهروند میخواهد حریمی مشخص و بخصوص برای خودش حفظ کند.

در مقابل اگر به یک روستا یا شهر کوچکتر هم بروید این‌ بی‌توجهی کمتر میشود. حتما تجربه این نگاه را داشته اید و برای چند لحظه چشم از شما بر نداشتند .شاید تعجب کنید و به نگاهشان بی اعتنا باشید اما آنها در پی اجرا یک رفتار طبیعی شان هستند ، رفتاری که‌ بیان کننده جایگاه و سبک زندگی خود آنهاست.

این موضوع حاصل چند ماه تجربه و حس واقعی و چند ساعت کلاس جامعه‌شناسی شهری دانشگاه و چند روز مقاله و مطالعه اینترنتی بود.

شما هم تجربه مشابه داشتید؟ با نظریه گافمن مقایسه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *